24روزگیت و شیرین شدنت...
عشق مامان امروز 24روزته و من هنوز دارم با زردیت میجنگم.... یه کم بهتر شدی اما وقتی گریه میکنی هنوز زردی و بدنتم همچنان زرده...الان5روزه دارم بهت قرص میدم.خیلی بیحال میشی وقتی میخوری اما چاره نمونده واسم....این لعنتی و باید منو تو باهم شکست بدیم وگرنه اون منو از پا درمیاره.... خیلی شیرین شدی وقتی بهمون نگاه میکنی و میخندی دلمون میخواد بخوریمت.بابا مجید میگه:مری نمیدونی انقدر روزا دلم براش تنگ میشه که میخوام تعطیل کنم بیام خونه....مطمئنم اگر کار ماله خودش بود میومد میدیدت....صبحا هم که میخواد بره انقدر قشنگ نگاهش میکنی و براش ادا در میاری که همیشه دیرش میشه وقته رفتن.... اینم چندتا از عکسات که تو این چند روز گرفتم ا...
نویسنده :
مامان مرجان
1:39